چه شد که فاطمی "خائن" را ترور کردند؟

نمی دونم مطلب این هفته "پرتو سخن" (ارگان رسمی موسسه امام خمینی به سرپرستی مصباح یزدی) درباره ملاقات سوال برانگیز احمدی نژاد با همسر دکتر حسین فاطمی را خوانده اید یا نه؟ به هر حال اگر که خوانده اید که بهتر و اگر نخوانده اید، به نظر من داشتن اندک علاقه ای به مسائل تاریخی دلیلی کافی است، برای خواندنش. چرا که به طور خلاصه و رسا دیدگاه جناح "مخالفان مصدق" درون حکومت جمهوری اسلامی را نشان می دهد.
خوب، اول باید بگم که در این مقاله آقای "قاسم روان بخش" (نویسنده مقاله) به گونه ای نام آیت الله کاشانی و فداییان اسلام را در کنار هم یاد می کند که گویی هر دو نسبت به نهضت ملی نفت در یک طریق بوده اند. البته بعد از سی تیر 1331 هر دو را می توان جزو مخالفان شخص مصدق قرار داد، اما مخالفت این کجا و مخالف آن کجا! در اطلاعیه ای که فداییان اسلام در تبری جستن از شرکت در کشتار 23 تیر 1330 (تقریبا سه ماه بعد از شروع نخست وزیری مصدق) صادر کرده اند. صراحتا قید می کنند که "خود را از آقای کاشانی جدا کرده اند". حالا چه جوری آقای روان بخش بدون توجه به این حقیقت، هر دو را جزو یک دسته قرار می دهد؟
حتی تفاوت فداییان اسلام و کاشانی را می توان از نحوه نام بردن از دکتر مصدق هم متوجه شد. همانطور که آقای روشن روان به راحتی به مصدق صفت "خائن" را نسبت می دهد. جمعیت فداییان اسلام هم در همین اطلاعیه ای که نام بردم، برای توصیف مصدق از عبارات؛ "ملت کش، فاشیست، دروغگو" استفاده کرده است. اما کاشانی در نامه ای که قبل از کودتای 28 مرداد به مصدق می نویسد (قبلا درباره این نامه و حرف و حدیث هایش نوشته ام) بدترین القابی را که به او نسبت می دهد، "لج باز و مغرور" است.
اما موضوع دیگری که جزو نقاط مبهم تاریخ نهضت نفت هم هست و خیلی می شود روی آن کار کرد، موضوع ترور "سپهبد حاجیعلی رزم آرا"ست. همانطور که آقای روان بخش نوشته اند ترور رزم آرا شوکی بود که باعث شد مصدق نخست وزیر شود و قانون ملی شدن صنعت نفت در مجلس تصویب شود. اما آیا حقیقتا هدف ترورکنندگان هم همین موضوع بوده؟
باید توجه داشت که شاه رابطه ی خوبی با رزم آرا نداشت و علی رغم میل شخصیش مجبور شد با نخست وزیری رزم آرا کنار بیاید. چرا که رزم آرا نظامی بسیار مقتدر و بانفوذی بود و روحیات یک دیکتاتور را به طور کامل در خود داشت. و البته رضا شاه را هم می پرستید. همین موارد کافی است تا محمدرضا پهلوی سلطنت خود را از جانب رزم آرا در خطر ببیند و از قدرت گرفتن او واهمه داشته باشد.
پس ار ترور رزم آرا، خلیل طهماسبی (از اعضای فداییان اسلام) در نامه ای ادعا می کند، او قاتل رزم آراست. دلیلی هم که برای انجام این کار بیان می کند؛ بی توجهی رزم آرا به درخواست های مختلف و مکرر ملت است. از جمله اشاره می کند به سخنرانی تاریخی و مشهور رزم آرا در مجلس بر ضد پیشنهاد ملی کردن صنعت نفت که مدعی شده بود "ملت ایران عرضه ی ساختن لولهنگ را هم ندارند". البته طهماسبی تاکید می کند تصمیم به ترور را از چهار ماه پیش گرفته بوده و این سخنرانی محرکی بوده برای سرعت بخشیدن به تصمیم قبلی.
اما نکته مبهم ماجرا از این جا شروع می شود که همین آقای طهماسبی پس از مشخص شدن محکومیتش نامه ی دیگری می نویسد و این بار مدعی می شود او قصد ترور را داشته، اما گلوله ای از تفنگ او شلیک نشده. و نامه قبلی را تحت فشار حکومت نوشته است.
صحبت های پراکنده درباریان و مدارک به دست آمده، این طور نشان می دهد که گلوله اصابت کرده به رزم آرا نه از اسلحه طهماسبی که از کلت یک سرباز و به دستور مستقیم شاه خارج شده است.
به هر حال، با اسناد و مدارکی که امروز دست ماست نمی توان به جرات در این باره قضاوت کرد. اما آنچه که با قاطعیت می توان از آن سخن گفت منفعتی است که شاه از مرگ سپهبد رزم آرا برده است. و آنکه این اقدام کاملا موافق میل شخص شاهنشاه بوده.
دوباره برگردیم به مقاله چاپ شده در هفته نامه پرتو سخن، نویسنده به شکلی قضیه ترور حسین فاطمی و ادعای او مبنی بر ترور شدن از سوی مزدور انگلیس را بیان می کند، که گویی دکتر فاطمی گناه نابخشودنی را مرتکب شده که به فداییان اسلام را با اینتلیجنت سرویس یکی دانسته.
من نمی دانم آیا انتلیجنت سرویس در تشکیلات فداییان نفوذی داشته یا نه و نمی دانم آیا "عبدالحسین واحدی" (از رهبران فداییان) که پیشنهاد ترور را با پسر پانزده ساله ای مطرح می کند اصلا به عمرش با یک انگلیسی نشست و برخاست داشته است یا نه؟ اما می دانم اگر قرار بود انگلیسی ها فقط یک نفر را از میان یاران مصدق ترور کنند، بدون شک آن یک نفر دکتر حسین فاطمی بوده است. دلایلش هم کاملا مشخص است و واضح.
حال اگر عوامل ترور فاطمی، از سازمان جاسوسی انگلیس برای این کار پول گرفته بودند (که البته هیچ مدرکی این موضوع را نشان نمی دهد) بدا به حالشان. اما اگر بدون گرفتن پول دست به این اقدام زده باشند، کوته بینی و سطح پایین درک سیاسیشان را به خوبی نمایان ساخته اند، چرا که به خوبی نقش "نوکر بی جیره و مواجب" را برای انگلیس و سازمان انتلیجنت سرویس بازی کرده اند.
حالا این کار فداییان چه افتخاری دارد، که نویسنده هفته نامه پرتوسخن این چنین از آن با غرور صحبت می کند و حسین فاطمی را به خاطر مربوط دانستن تروریست با انگلیسی ها مورد سرزنش قرار می دهد و حکم بر خائن بودنش صادر می کند؟ من که نفهمیدم!
اگه شما فهمیدید؛ خواهشا جوانی را از جهل و گمراهی خارج سازید!!!
Powered by: Blogger
Based on Qwilm! theme.