یا محول الحول و الاحوال

یا محول الحول و الاحوال
بعد از پنج سال پیاپی اولین نوروز را در اراک می خواهم سپری کنم. در این پنج سال لحظه تحویل سال در جاهای مختلف کشور بودم. گرگان، دورود، شیراز، رشت، شوش جاهایی است که این سال ها میزبان ما در ایام نوروز بوده اند.
خوب طبیعتا امسال آماده شدن برای نوروز خیلی متفاوت از سال های قبل است. گرد و دود گرفتن که کار هر ساله، تمیز کردن دیوارها شستن فرش، آب و جاروی حیاط و کوچه، مرتب کرد باقچه و خیلی از کارهای دیگه. در ضمن خرید کردن. از میوه و آجیل و این جور چیزها که نمی شه گذشت حتی اگه قیمت دولتی اشان دو سه برابر بیشتر از قیمت طبیعیشان باشد.
خرید رخت و لباس نو که اساسا از سرم پریده. این چند وقته فکر همه چیز بوده ام الا این مورد، حالا موندم روز اول عید با چه لباسی برم عیدی بگیرم. راستی دیگه اصلا از چه کسی باید عیدی بگیرم.مامان بزرگ و بابا بزرگ و عمه ها و عموها و خاله ها و دایی، تازه اگر همشون در دسترس باشن که فعلا خیلیشون نیستن. مامان و بابا که قضیه شون فرق می کنه. بعدش می مونه کی؟ خیلی کم هستن. راستی امسال مادر بزرگ عید را کنار ما می گذرونه، پس باید منتظر سیل دیدها باشیم و بی خیال بازدید بشیم. نه فکر نکنم امسال بساط عیدی مثل گذشته ها رو به راه باشه، پس نقدا بی خیالش شاید فرجی شد.
از الان دارم خودم را واسه گردوندن ظرف آجیل و شیرینی و شکلات و میوه و چای آماده می کنم. در این جور مواقع عضلات کمر باید خیلی آماده باشن وگرنه معلوم نیست چند وقت دراز رو زمین بخوابی.
خدا را شکر مشکل اضافه وزن که تا به حال ما را گرفتار نکرده پس در این عیدی دلی از عزا در خواهیم آورد.
آب و هوا هم که خوبه. سال نصفه شب تحول می یابد و در نتیجه بسیاری از افراد بشر یکسال در خواب خواهند بود. خدا کنه که ما جزو آن ها نباشیم.
دیگه وقتی برای عرضی نیست. امیدوارم سال آینده سالی سرشار از موفقیت و کام یابی برای شما و همه باشد.
Powered by: Blogger
Based on Qwilm! theme.