بازی کتاب های ناتمام

مقداری دیر اما بلاخره، متوجه شدم که دوست محترمم آقای ققنوس خان لطف نموده اند و برای انجام یک بازی دعوتم کرده اند.خوب هم به خاطر لذت شرکت در بازی و هم اجابت دعوت دوست ندیده ام! خودمو قاطی بازیکنان می کنم.
اگر بخواهیم درباره کتابهای نخوانده صحبت کنیم که عنوان های بسیار زیاد و حسرت باری می شود و اگر بخواهیم درباره کتابهایی که باید خوانده می شدند و یا عزم خواندنشونو کردیم و اما نشد! هم صحبت کنیم برای منی که تازه از بند امتحانات خلاص شدم اولویت اول و آخر شامل کتابهایی می شود که سر جلسه امتحان افسوس نخواندنشان را خوردم!!
اما آقای احسان مصلحی (که طراح اصلی بازی است) تبصره ای داده اند و ماکد فرموده اند؛ نبایست درباره کتاب های درسی و کلا غیر ادبی صحبت کرد پس باشه می ریم سراغ رمان جماعت.
من همین جا اعلام می کنم بر خلاف بسیاری از دوستان و آشنایان کتاب خوان و کتاب نخوان که تمام کتاب های جناب آقای "هری پاتر" و دوستانش را نه تنها یکبار بلکه چندین بار زیر و رو کردند و تازه فیلمش را هم نگاه کردند، هیچ گاه نتوانستم از صفحه پنجاه کتاب ها بیشتر بخونم. طرفداران هری پاتر بارها جهت جذب من به جبهه خودشون توصیه های دلسوزانه کردند، اما نشد که نشد. حتی خواهرم که جزو همین جبهه طرفداران پروپاقرص هری پاتر بود، هم نتوانست در من انگیزه ای برای ادامه دادن کتاب و گذشتن از صفحه پنجاه ایجاد کند. این طوریه که من الان نه هری پاتر را خوانده ام و نه فیلمش را دیده ام. فقط می دونم یه بچه ای هست که جادوگره، والسلام.
در باره شازده کوچولو هم تقریبا همچین شرایطی به وجود آمد. اولین بار که خوندمش درست یادم نیست اما حول و حوش سالهایی راهنمایی بود، اصلا از کتاب خوشم نیومد. نمی دونم چند صفحشو خوندم، اما مطمئنا از صفحه بیست تجاوز نکرد. این قطع رابطه با شازده کوچولو ادامه داشت تا فیلم جناب مستطاب "مارمولک" و اون آخونده که توی بیمارستان ماجرای روباه و شازده کوچولو رو برای "رض مارمولک" خوند. همین شد که گفتم دوباره برم سراغ کتاب، اگر اشتباه نکنم از آن تاریخ تا الان سه بار از اول تا آخر کتاب را خوانده ام و ده بیست بار هم از آخر تا اول عکس هایش را نگاه کرده ام!!
رمان معروف و مشهور از نویسنده معروف تر و شهیرتر یعنی "صد سال تنهایی" آقای "مارکز" هم دچار این سرنوشت هست. وقتی کتابو باز کردم و فقط اسم چهارتا از شخصیت های داستان را خوندم مطمئن شدم که الان وقت مناسبی برای خوندنش نیست و به آینده تا معلومی موکولش کردم. البته هنوز اون آینده نا معلوم نرسیده ...
کتاب ...
اوهو؛ اگر بخوام همه کتاب هایی را که می خواستم بخونم اما نخوندم را اینجا بنویسم که خیلی می شه. تازه اینا فقط رمان ها و داستان هاست. این قصه سر درازی داره ...
به رسم معهود بازی من هم دوستان عزیزم و نویسندگان وبلاگ های پژ، با اینترنت، مجمع دیوانگان، یک سنجانی و سایر دوستانی که اهل بازی هستند، را برای ادامه دادن به این بازی دعوت می کنم.
Powered by: Blogger
Based on Qwilm! theme.