مقایسه احمدی نژاد و مصدق(6)

مقایسه احمدی نژاد و مصدق(6)
نتیجه
بله از دیدگاه من فرق این دو دکتر ایرانی در این است. در شیوه و نیت عمل حتی اگر ظاهر عمل یکسانی داشته باشند.
من دیگر به استقبال مردم قاهره از مصدق افتخار نمی کنم، چون با دیدن احمدی نژاد فهمیدم که مردم رنج دیده ی جهان سوم فقط منتظر کسی هستند تا در برابر استعمارگران نوین جهان امروز مقاومت کند. برای آنان فرق نمی کند این مقاومت با عربده کشی باشد و یا با ابزار مدنی.
من دیگر با یادآوری ایستادگی مصدق در برابر قدرت ها به نزول زورگویان امید نمی بندم. زیرا که خیلی ها آمدند و ایستادگی کردند، اما نتیجه فعالیت های آنان فزونی قدرت جهانخواران بود. مثل صدام مثل قذافی مثل بن لادن و متاسفانه مثل احمدی نژادها(خداوند آن روز را نیاورد).
من دیگر با دیدن خیل عظیم مردمی که مصدق را حمایت می کردند، احساس غرور نمی کنم. زیرا با چشم خود دیدم که در صورت نبودن جامعه واقعا آزاد به راحتی می توان با احساسات مردم بازی کرد.
من دیگر حرف های زیبای مصدق دلم را نمی رباید. زیرا همین حرف ها را هم احمدی نژاد می زند.
اما... اما من به مصدق افتخار می کنم زیرا او بود که با به دست آوردن حمایت مردم داخل ایران، توانست وجدان ملت های مظلوم را بیدار کند و با دادن برنامه های مشخص و نه ایده آلی برای حرف های قشنگش در برابر قدرت ها جهانخوار ایستادگی کند و آنان را از اوج به خواری بکشاند و با ابزار قانونی و مشروع و از راه درست حق ملتی از میان مظلومان جهان را بگیرد.
در یک کلام فرق مصدق با احمدی نژاد در آن است که مصدق توانست حق مسلم ما را با استفاده از قوانین حاکم بر جامعه جهانی (با تمام نقایصش) به دست آورد و با حق مدار جلوه دادن نهاد بی طرف جهانی، جهان را یک گام به سوی صلح و قانون مداری کشاند. اما احمدی نژاد نتوانست حق مسلم ما با استفاده از قوانین مورد تایید جامعه بین الملل به دست آورد، و با اصرار بر راه غلط خود علاوه بر اینکه آینده ای نامعلوم را برای قسمتی از این کره خاکی به وجود آورد، جهان مستعد برای خونریزی را یک گام به سوی جنگ سوق داد.
به عبارت خلاصه تر نتیجه فعالیت دو نفر برای رساندن مردمی به حق خود در مقابل یک نهاد ثابت (شورای امنیت) این بود:
_در مورد نفت اعضای دائم و غیر دائم رای بر نادرست بودن درخواست انگلیس دادند و ایران را خطری برای جهان تشخیص ندادند.
_در مورد انرژی هسته ای اعضای دائم و غیر دائم به اتفاق آرا به درخواست امریکا رای مثبت دادند و ایران را خطری برای جامعه بین الملل دانستند.
همین تفاوت کفایت می کند و نشان می دهد چرا من به دکتر محمد مصدق افتخار کنم و از احمدی نژاد تنفر دارم.
فکر کنم نتیجه مقایسه این دو از سوی من کاملا مشخص شد.
در آخر دوباره تاکید می کنم "احمدی نژاد" در این نوشته من فقط شخص رئیس جمهور فعلی جمهوری اسلامی ایران نیست. این "احمدی نژاد"ی که من به کار می برم به عنوان نماینده ای است از تمام کسانی که در این سال ها راه دستیابی به حق مسلم ما را اینقدر پیچیده کردند تا ما حقوق طبیعی مان را در راستای رسیدن به حقوق فرعی مان از دست بدهیم.
تا یادم نرفته من باید از دکتر محمود احمدی نژاد واقعی هم تشکر کنم چرا که اگر او نبود من واقعا نمی فهمیدم چرا مصدق را این گونه دوست دارم.
پایان
.................................................
پنگوئن نوشت: سد سیوند رسما دیروز با حضور رئیس جمهور آب گیری شد. حقیقتش دلم واسه احمدی نژاد سوخت. چرا که زمانی رئیس جمهور شد تا مجبور باشه به جای تمام مسئولین دول قبلی نفرین نسل آینده را به خاطر از بین بردن آثار تاریخ درخشان کشورمان، به جان بخرد.
Powered by: Blogger
Based on Qwilm! theme.