ماجرای کبوتر وحشی خانه ما

ماجرای کبوتر وحشی خانه ما
کبونر وحشی که پس از مهاجرت بهاره برای در امان ماندن از باد و باران بهاری و حمله درندگان از شکستگی اندک نورگیر خانه مان نهایت استفاده را برده بود و به دنبال داشتن مکانی آرام برای تربیت فرزندانش گوشه ای از اتاق شیشه ای نورگیر را برای ساخت لانه انتخاب کرده بود.
مدتی بود که به آن و بعد از مدتی آن ها عادت کرده بودیم. حتی آلوده کردن محیط خانه به وسیله مدفوع حیوان هم دلیلی نشد تا با ترمیم شیشه شکسته مانع ادامه زندگی کبوتر در زیر نورگیر شویم.
چند روزی می شد که خبری از سرو صدا و البته مدفوع کبوتر نبود. نمی دانستم چرا کبوتر نور گیر را ترک کرده. شاید جای بهتری برای زندگی پیدا کرده بود. نمی دانستم.
اما زمانی دلیل غیبت ناگهانی کبوتر را فهیدم که دیگر او وجود نداشت. روزی که برای راه اندازی کولر به پشت بام رفتم با پرهای پراکنده، تکه گوشت های به جا مانده و استخوان های شکسته شده ایی از نبردی نابرابر رو به رو شدم.
بی چاره کبوتر به خیال در امان مانده از حمله ی گربه زندگی در هوای بسته را به هوای باز ترجیح داده بود. اما غافل از آن بود که حتی اتاق شیشه ای هم، مانع از درندگی گربه نخواهد شد.
Powered by: Blogger
Based on Qwilm! theme.