ملت ایران

ملت ایران! (1)
حضرت نخست وزير معظم جناب آقاي دكتر محمد مصدق دام اقباله
«عرض مي شود گرچه امكاناتي براي عرايضم نمانده ولي صلاح دين و ملت براي اين خادم اسلام بالاتر از احساسات شخصي است و علي رغم غرض ورزي ها و بوق كرناي تبليغات شما ،خودتان بهتر از هر كس مي دانيد كه هم غم در نگهداري دولت جنابعالي است كه خودتان به بقاء آن مايل نيستيد، از تجربيات روي كار آمدن قوام و لجبازي هاي اخير، به من مسلم است كه مي خواهيد مانند سي ام تير كذايي يكبار ديگر ملت را تنها گذاشته و قهرمانانه برويد. حرف اينجانب را در خصوص اصرارم در عدم اجراي رفراندوم نشنيديد و مرا لكه حيض كرديد خانه ام را سنگباران و ياران و فرزندانم را زنداني كرديد و مجلس را كه ترس داشتيد شما را ببرد بستيد و حالا نه مجلسي هست و نه تكيه گاهي براي اين ملت گذاشته ايد. زاهدي را كه من با زحمت در مجلس تحت نظر و قابل كنترل نگاه داشته بودم با لطايف الحيل خارج كرديد و حالا همانطور که واضح بوده درصدد باصطلاح كودتاست.
اگر نقشه شما نيست كه مانند سي ام تير عقب نشيني كنيد وبه ظاهر قهرمان زمان بمانيد و اگر حدس و نظر من صحيح نيست كه همانطور كه در آخرين ملاقاتم در دزاشيب به شما گفتم به هندرسون گوشزد كردم كه آمريكا ما را در گرفتن نفت از انگليس ها كمك كرد و حالا به صورت ملي و دنيا پسندي مي خواهد به دست جنابعالي اين ثروت ما را به چنگ آورد.
و اگر واقعا با ديپلماسي نمي خواهيد كنار برويد اين نامه من سندي در تاريخ ملت ايران خواهد بود كه من شما را با وجود همه بدي هاي خصوصي تان نسبت به خودم از وقوع حتمي يك كودتا به وسيله زاهدي كه مطابق با نقشه خود شماست متوجه كردم كه فردا جاي هيچگونه عذر موجهي نباشد.
اگر براستي در اين فكر اشتباه مي كنم با اظهار تمايل شما سيد مصطفي و ناصرخان قشقايي را براي مذاكره خدمت مي فرستم .
خدا به همه رحم بفرمايد ايام به كام باد
سيد ابوالقاسم كاشاني
اما دكتر مصدق نامه آيت الله كاشاني را اينگونه جواب مي دهد:
«مرقومه حضرت آقا به وسيله آقاي حسن آقا سالمي زيارت شد .اينجانب مستظهر به پشتيباني ملت ايران هستم.
والسلام ، دكتر محمد مصدق»
.........................................................
پنگوئن نوشت: این دو نامه جزو مدارک مورد دار کودتای 28 مرداد 1332 می باشند. جمعی که خود را هواداران نهضت اسلامی ایران و اروپا می نامند در سال 1358 پس از انتشار نامه مدعی شدند آیت الله کاشانی در بعدازظهر 27 مرداد 32 این نامه را نوشته و به دکتر مصدق تحویل داده و جواب را در همان روز گرفته. به هر حال موافقان کاشانی پس از انتشار این نامه روی آن بسیار مانور دادند و مخالفان او اصالت نامه را به کل رد می کنند! حالا این که چرا من 54 سال بعد از روزهای پر التهاب مرداد 32 یاد این نامه افتادم، خودم هم نمی دونم!!
Powered by: Blogger
Based on Qwilm! theme.