فقط دوتا!

از جوانی اراکی می گفت که در دوبی به دختری تیکه ای می اندازد. از همین تیکه های پاستوریزه ای که در خیابان های شهرهای ایران به وفور یافت می شود. می گفت پلیس دوبی علی الحساب دو ماه طرف را در زندان نگه می دارد و حالا که دو ماه گذشته تازه سیر اقدامات قضایی و دادگاه و این جور حرفا شروع شده و البته پلیس اراک هم در جریان امور قرار گرفته است. می گفت آنجا که دبی است و معروف به بی بندوباری، اگر به دختری نامربوطی گفته شود فورا مجرم را زندان می کنند، آنوقت اینجا حساب ناموس طرف رو می رسند. طرف راست راست که راه می رود، هیچ. تازه طلب کار هم هست که فیلم قضیه را پخش می کنم و آبروتونو می برم و قس علی هذه.
آره همین طور می گفت. او که پلیس بود. از پلیس های درجه دار شهر ما بود همین جور می گفت. شاکی بود از برخورد نامناسب قانون با مزاحمان خیابانی. با اطمینان می گفت اگر دو تا از این آدما رو اعدام کنند بقیه حساب کار دستشون می آد. می فهمند که اینجور کارها همچین هم بی خطر نیست. آقای پلیس مدعی بود اعدام بدون چون و چرای چند نفر از این گونه مجرمان، ریشه این معضلات را از بیخ می کند. با اطمینان می گفت.
می خواستم به اون آقا بگم: آقای پلیس در همین شهر ما چندین نفر از اشرار را به جرم تکراری سوار کردن خانمی بر ماشین به عنوان مسافرکش و ربودن آن خانم از همه جا بی خبر و ادامه ماجرا، اعدام شده اند. با تبلیغات زیاد اعدام شده اند. در ملا عام اعدام شده اند. تمام آن ها هم که شاهد صحنه اعدام بودند از ته دل و با تمام وجود متجاوزان را نفرین می کردند و تازه یک اعدام ساده را برای آن ها نا کافی می دانستند. حقیقتا آیا این تعداد ازآن "دوتا"یی که شما می گفتید بسیار بیشتر نبود؟
اما آیا امروز این مشکل ریشه کن شده است. آیا جز این است که امروز نه تنها این معضل فرهنگی کاهش پیدا نکرده است بلکه به لطف پیشرفت تکنولوژی، مجرمان شجاع تر هم شده اند ضمن گسترش اعمال شنیع خود با کمال وقاحت زندگی همراه با آسایش را برای "طعمه های بدشانس و بی پناه" خود نابود می سازند.
شاید چون شما آقای پلیس درجه دار هستید، حتما چیز هایی را می دانید که من نمی دانم!
Powered by: Blogger
Based on Qwilm! theme.